پیروزی بر شب

ساخت وبلاگ
در این وبلاگ داستانها،شعرها، نمایشنامه ها و ترانه های کودکان و دیگر آثار مرا ملاحظه می کنید.(آثار خوب نویسندگان کودک و نوجوان نیز در این وبلاگ منتشر می شوند.)از طریق شماره همراه ۰۹۳۸۰۴۳۱۶۱۱ با خوانندگان عزیز در تماس هستم.با شماره ۰۹۳۶۲۹۰۴۰۰۶ می توانید در واتساپ پیام بفرستید.استفاده از مطالب این وبلاگ  با ذکر منبع و نام نویسنده مجاز  است.مهری طهماسبی دهکردی پیروزی بر شب...
ما را در سایت پیروزی بر شب دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : tkoodakan بازدید : 38 تاريخ : پنجشنبه 16 شهريور 1402 ساعت: 21:09

پنجشنبه بیست و ششم مرداد ۱۴۰۲ ساعت 18:35 توسط مهری طهماسبی دهکردی |  به نام خدا سلام اسم من سفید برفی است. من یک خرگوش تپل مپل سفید و بامزه هستم و با تعداد زیادی از حیوانات بزرگ و کوچک در جنگل سرسبزی زندگی می کنم. نزدیک جنگل ما یک روستای زیبا به اسم روستای بهاران هست که آب و هوایی خوب و معتدل دارد. مردم اینجا همگی کشاورز و باغدار هستند.آقای رستگار دهیار روستای بهاران است. او برای آبادی و تمیزی بهاران خیلی زحمت می کشد. من هرروز در اطراف روستا گردش می کنم و می بینم که آقای رستگاربرای اینکه روستای بهاران تمیز و زیبا باشد چقدر کار می کند. یک روز جمعه صبح زود،عده ای آدم با یک اتوبوس به جنگل ما آمدند. چادر زدند، غذا پختند و خوردند و استراحت کردند و تا غروب ماندند و بعد هم سوار اتوبوس شدند و رفتند. آنها در چندجا اجاق بستند و آتش روشن کردند. موقعی که رفتند، روی آتش ها آب ریختند و خاموش کردند اما آتش یکی از اجاق ها کاملاً خاموش نشد.باد می وزید و آتش کم کم شعله ور می شد. نیمه های شب بود که من بوی سوختگی را حس کردم. چوبهای خشک می سوختند و دود همه جا را فرا گرفته بود. من با وحشت از جا پریدم و بقیه ی حیواناتی که اطرافم بودند هم بیدارشدند و همگی پا به فرار گذاشتیم و به طرف روستای بهاران رفتیم. خیلی دلم می خواست می توانستم آقای رستگار را ببینم و به او خبربدهم که در جنگل آتش سوزی شده است. نزدیک روستا همه ایستادیم. سگ ها و شغال ها زوزه می کشیدند تا شاید آدم ها بیدار شوند و آتش را خاموش کنند.در آن تاریکی صدای ماشین هایی را شنیدم که آژیرکشان و با سرعت به سوی جنگل می رفتند.تا صبح این رفت و آمدها و سروصداها ادامه پیروزی بر شب...
ما را در سایت پیروزی بر شب دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : tkoodakan بازدید : 35 تاريخ : دوشنبه 6 شهريور 1402 ساعت: 20:17